Wednesday, September 19, 2018

عیش مدام 40 ساله

سلام دوستان ، امیدوارم مطالب جدید بنده برایتان مفید باشد.
به هر حال تبریک عرض می کنم خدمت دولت ایران که به هدفش رسید و از هر راهی که می توانست نگذاشت که فهم مردم زیاد شود و هر روز و هر ماه مردم را سرگرم حواشی پوچ و بی ارزش خود کرد که نکند دوباره مردم برای خودشان انقلاب کنند .
حالا که بیشتر در این جامعه زندگی می کنیم شاهدیم که با تنگ کردن عرصه به مردم و حرام اعلام کردن اموری که برای مردمان دیگر کشورها عادی به نظر می رسد موفق شدند که بگویند خارج از گفته های ما کفر است و باطل ... انگار به راحتی توانسته اند عقل هایمان را از سرمان بدزدند تا حدی که ما به جای تفکر بیاییم از شما آخوندها بپرسیم که چه باید بکنیم که خلاف میل شما نباشد . چند سال پیش خبری پخش شد از اینکه دیگر علامت حمل کردن در خیابان ها ممنوع شده اما حالا که احساس خطر می کنند حمل کردن علامت را دوباره آزاد کردند تا دوباره مردم را 2 ماه دیگر سرگرم عزاداری برای شخصی که در هزاران سال پیش در عرض یک روز کشته شده کنند .
سیاست مملکت من این است که هیچ گاه نمی گذارد قمه و زنجیر و الم و کتل از دست مردم بیفتد چون می دانند اگر روزی بیاید که مردم این ها زمین بگذارند و به علم و به روز شدن روی بیاورند آن روز دیگر هیچ جایگاهی ندارند و باید بروند و این عیش مدام 40 ساله را ترک کنند.
از همان اوایل انقلاب می دانستند که اگر بتوانند به این شکل مردم را حفظ کنند هزاران سال می توانند بر آنان حاکمیت کنند و از حماقت مردم ثروتمند و محترم زندگی کنند ، اگر هم در میان این هزار نفر کسی پیدا شد که واقعیت جامعه اش را بیان کند خیالشان راحت است که فورا همان مردمانی که خودشان تربیت کرده اند اتهام کافر بودن و توهین به مقدسات نظامشان را به آن شخص می چسبانند و زندانی و اعدام و شکنجه اش می کنند.

Tuesday, September 4, 2018

صدور جوازهای سکس مختص پیامبر اسلام از جانب الله در کتاب هدایت بشری

پیشنهاد میکنم حتی برای 1 بار بیاییم راجع به دینی که میپرستیم و ازش دفاع میکنیم و در حال حاضر در مملکتی زندگی میکنیم که دچار استبداد شدید دینی است بیاییم و نگاهی به آیات قرآن بیندازیم


1- صدور جوازهای سکس مختص پیامبر اسلام از جانب الله در کتاب هدایت بشری
محمد برای سایر مسلمانان تنها چهار زن محصنه را جایز می‌دانست و این در حالی بود که برای خودش در این زمینه تا مدتها هیچ گونه محدودیتی نداشت. پس از اینکه حکم حجاب جاری شده بود، او دیگر مانند سابق قادر نبود زنان و دختران را ببیند، بنابراین از قول الله خطاب به زنان مسلمان اعلام نمود که اگر زنی خود را به من ببخشد در صورتیکه من مایل باشم با او ازدواج نمایم ، با او محرم هستم و می توانم او را بعنوان زن در اختیار داشته باشم، این در حالی بود که ارتباط جنسی با زنان محصنه برای سایر مسلمان محدود به همان چهار زن باقی ماند، از آنجائیکه این امر تبعیض آشکاری به نظر می رسید، ممکن بود برای او مشکلاتی را به بار بیاورد، لذا اعلام نمود که الله چنین آیه‌ای را بر من نازل کرده است و در آن، به سایر مسلمانان یادآوری می‌نماید که ما برای شما در این زمینه سهمی در نظر گرفته‌ایم، این سهم چیزی جز به کنیزی گرفتن زنان دگراندیش نبود:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۗ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا (احزاب/50)  ... اى پيامبر، ما براى تو آن همسرانى را كه مَهْرشان را داده‌اى حلال كرديم، و کسانی را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده [كنيزان= زنان و دختران کافری که در جنگ صاحب شدی‌]، و دختران عمويت و دختران عمه‌هايت و دختران دايى تو و دختران خاله‌هايت كه با تو مهاجرت كرده‌اند، و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه‌] به پيامبر ببخشد، در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد. [اين ازدواج از روى بخشش‌] ويژه توست نه ديگر مؤمنان. ما نيك مى‌دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‌ايم، تا براى تو مشكلى پيش نيايد، و خدا همواره آمرزنده مهربان است.
آنچه که در این آیه جالب است، این موضوع می‌باشد که گوینده، بصورت کاملا زیرکانه‌ای اشاره دارد که تمام زنان مسلمان می‌توانند خود را به نبی ببخشند، این نبی است که حق انتخاب دارد و اگر مایل است او را به زنی بگیرد می‌تواند اینکار را انجام دهد. در اینجا هدف چیزی جر سکس نیست، آن هم از نوع تنوع طلبی آن و گرنه این چه خدائی است که تا این اندازه به فکر شهوت‌ رانی پیامبرش می‌باشد! او با اینکار حجاب را نیز دور می زد.
قرآن به طور آشکارا به زنان مسلمان اجازه داده بود که می‌توانند بدن خود را در اختیار محمد بگذارند در صورتی که محمد مایل به هم‌خوابگی با آنان باشد. هرچند چون با این مجوز سر پیامبر بسیار شلوغ شده بود و وقت کافی برای گذراندن زمان عشق و حال با تمام زنان خویش را نداشت، الله به محمد مجوز می‌دهد که نوبت سکس هر کدام از زنانت را که خواست به تأخیر یا جلو بینداز:
تُرْجِي مَن تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاءُ ۖ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا (احزاب/51) ... (موعد) هر یک از همسرانت را بخواهی می‌توانی به تأخیر اندازی، و هر کدام را بخواهی نزد خود جای دهی؛ و هرگاه بعضی از آنان را که برکنار ساخته‌ای بخواهی نزد خود جای دهی، گناهی بر تو نیست؛ این حکم الهی برای روشنی چشم آنان، و اینکه غمگین نباشند و به آنچه به آنان می‌دهی همگی راضی شوند نزدیکتر است؛ و خدا آنچه را در قلوب شماست می‌داند، و خداوند دانا و بردبار است (از مصالح بندگان خود با خبر است، و در کیفر آنها عجله نمی‌کند)!
جالب اینجاست که همیشه پیروان دین اسلام بر این نکته تاکید دارند که محمد از سر هوا و هوس نبوده که زنان بسیاری داشته است بلکه حکمتی در هر کدام از این ازدواج ها بوده است از جمله ازدواج محمد با کسانی که شوهر خود را در جنگ از دست داده اند و یا شوهرانشان به هر دلیلی مرده اند و یا زنان کهنسال. هر چند قبول این موضوع برای خود محمد بسیار دشوار است که زنانش بعد از فوت وی با مرد دیگری ازدواج نمایند. به همین دلیل مجددا محمد از جانب الله آیه ای نازل نموده و هر گونه ازدواج با زنان خویش را (پس از فوت محمد) بر سایر مؤمنین ممنوع می نماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَٰكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ ۖ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ ۚ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ۚ ذَٰلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ ۚ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا ۚ إِنَّ ذَٰلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا (احزاب/53) ... اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، داخل اتاقهاى پيامبر مشويد، مگر آنكه براى [خوردن‌] طعامى به شما اجازه داده شود، [آن هم‌] بى‌آنكه در انتظار پخته‌شدن آن باشيد؛ ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد، و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بى‌آنكه سرگرم سخنى گرديد. اين [رفتار] شما پيامبر را مى‌رنجاند و[لى‌] از شما شرم مى‌دارد، و حال آنكه خدا از حق‌[گويى‌] شرم نمى‌كند، و چون از زنان [پيامبر] چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد؛ اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزه‌تر است، و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد، و مطلقاً [نبايد] زنانش را پس از [مرگ‌] او به نكاح خود درآوريد، چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى‌] بزرگ است.

خلاصه این سه آیه (احزاب/50 و 51 و 53) را می توان اینگونه بیان نمود:
حضرت محمد بیش از ۴ زن عقدی میتواند داشته باشد (آیه ۵۰ سوره احزاب)، حضرت محمد میتواند هر زن مومنه ای که خود را بدون مهریه و شهود به او ببخشد و حضرت محمد هم به ازدواج با او مایل باشد را بعنوان همسر بپذیرد (قران آیه ۵۰ سوره احزاب)، حضرت محمد می تواند نوبت همخوابگی با زنانش را بهر نحوی که صلاح بداند تنظیم و یا مقدم و موخر سازد (آیه ۵۱ سوره احزاب)، زنان حضرت محمد از نوبت همخوابگی که حضرت محمد برای آنان قائل میشود، باید که محزون نباشند (آیه ۵۱ سوره احزاب)، حضرت محمد میتواند با دختران عموي و دختران عمه و دختران دايى و دختران خاله اش که با حضرت محمد از وطن خود هجرت کردند، ازدواج کند (آیه ۵۰ سوره احزاب) و پس از وفات حضرت محمد، کسی نمی تواند با زنان حضرت محمد ازدواج نماید . (آیه ۵۳ سوره احزاب)