بهداد اسفهبد، شهروند ایرانی-کانادایی طی یادداشتی از بازداشت، بازجویی و فشار برای همکاری و خبررسانی پس از آزادی توسط اطلاعات سپاه در ایران خبر داد. آقای اسفهبد میگوید پس از اینکه در ژانویه به ایران آمده است در خیابان با ارائه حکمی بازداشت و پس از ۶ روز با تهدید به پرونده سازی در صورت عدم همکاری در خارج از کشور آزاد شده است. او همچنین اشاره کرده است که طی هفتههای گذشته با او و خواهرش از طرف اطلاعات سپاه تماسهایی گرفته شده و همین مسئله او را به علنی کردن آنچه بر وی گذشته وا داشته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، بهداد اسفهبد، شهروند ایرانی-کانادایی طی یادداشتی از بازداشت چند روزه خود در ایران خبر داد.
بهداد اسفهبد، مهندس نرمافزار و متخصص حرف و متن دیجیتال پس از خروج از ایران ضمن شرح روایتی از بازداشت و بازجویی در ایران و فشار برای همکاری و خبررسانی پس از آزادی توسط نهادهای امنیتی میگوید: “با اینکه برای اطلاعات سپاه محرز شد که من «فعالیت سیاسی و مخفیکاری نمیکنم» از من خواستند در ازای آزادیم، درباره دوستانم که از فعالان خارج از کشور هستند به آنها خبر بدهم”.
آقای اسفهبد با ارائه جزییاتی از آنچه بر وی گذشته است، گفت: “برای تعطیلات کریسمس از آمریکا به پرتغال رفتم و هفتم ژانویه از مسیر استانبول وارد ایران شدم…” وی افزود: “برای دیدار خانواده و چهلم درگذشت پدربزرگم به ساری، زادگاهم رفتم. از آنجا که برمیگشتیم در اینستاگرام عکس گذاشتم و این گروه در اطلاعات سپاه ظاهرا من را دنبال میکردند و به دلیل روابطم با فعالان خارج کشور من را نشان کرده بودند و متوجه شدند من در داخل کشور هستم و دو روزی دنبال من بودند”.
وی ادامه داد: “یک بار که با شماره مستقیم تماس تلفنی گرفتم از برنامهام مطلع شدند و در خیابان چهار نفر مرا صدا کردند و حکمی را به من نشان دادند. چیزی که از آن حکم یادم هست اطلاعات سپاه بود و جرائمی مثل «اقدام علیه امنیت ملی و همکاری با گروههای معاند» “.
آقای اسفهبد گفته است که آن چهار نفر او را سوار ماشین کردند و به محل اقامتش یعنی خانه خواهرش بردند و لپتاپ و پاسپورتهایش را ضبط کردند و وسایلش را گشتند. بعد چشمهایش را بستند و به جایی برند و در سلول انفرادی زندانی کردند که بعد معلوم شد زندان اوین است.
به گفته آقای اسفهبد بازجویان به او میگفتند “تا وقتی حرف بزنی، گذرواژههایت را بدهی و دروغ نگویی و مخفیکاری نکنی شکنجه و اذیتت نمیکنیم”.
او میگوید نمیخواسته به بازجویان امکان دسترسی به موبایل و حسابهای شخصیاش را بدهد “اما مرا تهدید کردند و من چون اطلاعات سپاه را میشناختم میدانستم مقاومت بیفایده است، بنابراین “آنها دسترسی کامل به حساب گوگل من (ایمیل، پیام و عکس و تماسها)، فیسبوک، توئیتر و لینکدین” پیدا کردند. بعد “شش روز مرا بازجویی کردند از هشت تا یازده صبح و چند ساعت بعد از ناهار، با چشم بسته و رو به دیوار”.
به گفته آقای اسپهبد حساسیت بازجویان اطلاعات سپاه بیشتر “گروههایی بود که در زمینه سانسور در اینترنت فعالیت میکنند، بیشتر از همه اصل ۱۹. بنیانگذاران این سازمان از دوستان من بودند و بازجویان به من میگفتند تو با این گروه همکاری داری.”
او میگوید “در زمان جنبش سبز اخبار را به انگلیسی توییت میکردم و از این طریق با عدهای دوست شدم. عکسی هم بود در کنفرانس رایتسکان در سال ۲۰۱۶ که در شبکههای اجتماعی همرسان کرده بودم و فکر میکنم آن عکس هم برای آنها حساسیت ایجاد کرده بود”.
اما آنها که “پانزده سال اطلاعات من را در اختیار داشتند قانع شدند که کار سیاسی و مخفیکاری نمیکنم و برایشان محرز شد با کسی همکاری ندارم اما گفتند یا باید برایت پرونده تشکیل بدهیم و به دادگاه بفرستیم و از دو ماه تا دو سال ممکن است محکوم شوی یا اینکه آزادتت می کنیم از ایران بروی اما رفاقتت را با این افراد حفظ کن و ما گاهی تماس میگیریم و به ما خبر بده آنها کجا هستند و چه میکنند. من آنجا قبول کردم که این کار را بکنم و از ایران خارج شدم”.
به این ترتیب آقای اسفهبد “اعتماد” بازجویانش را جلب و بدون اینکه قصد همکاری داشته باشد ایران را ترک میکند اما میگوید که “به من ضربه روحی خورد و زندگیم به هم ریخت و نتوانستم کارم را ادامه بدهم. محدودیتهای کرونا هم وضع را بدتر کرد”.
وی در ادامه گفت: “حدود هفت هفته پیش در اینستاگرام برای اولین بار بعد از خروج از ایران با من تماس گرفتند. من جواب ندادم. بعد شروع کردند به تماس با تلفن یا در واتساپ و سیگنال و جاهای دیگر. من به هیچکدام جواب ندادم. دو سه هفته بعد با خواهرم در ایران تماس گرفتند. خواهرم به آنها گفته پیامشان را به من رسانده اما هیچ کنترلی بر آنچه من میکنم ندارد”.
به گفته آقای اسفهبد در مدتی که بازداشت بوده “پارتنر آمریکاییام و کارفرمایم فیسبوک، با دولت کانادا در تماس بودند. بعد از خروج از ایران با دولت کانادا تماس گرفتم اما چون در ایران و در بازداشت نبودم کاری از دست آنها بر نمیآمد.”
او درباره اینکه چرا اکنون موضوع را علنی کرده است میگوید: “در مدتی که بازداشت بودم به من اجازه تماس با خانوادهام را میدادند اما اصرار داشتند خانوادهام صحبتی نکنند و با کسی تماس نگیرند و خبر بازداشت من فاش نشود. در آن زمان هواپیمای اوکراینی ساقط شده بود و آنها نمیخواستند خبر بازداشت یک کانادایی هم به رسانهها برسد”. اما اکنون که به سراغ خواهرش در ایران رفتهاند به این نتیجه رسیده که نباید در قبال نقض حقوق بشر ساکت نشست و تصمیم گرفته است ماجرایش را علنی کند.
آقای اسپهبد، شهروند ایرانی-کانادایی، سابقه کار در فیسبوک و گوگل را دارد و بیشتر برای طراحی برنامه “حرفباز” شناخته میشود.
No comments:
Post a Comment